حکایت / دزد بانک یا بانک دزد ؟

ساخت وبلاگ
                                          به نام خداوند جان و خرد

 

دزد بانک يا بانك دزد؟!!

 

در يک دزدی از بانک در، گانک ژو، چين دزد فرياد کشيد:

« همه شما در بانک، حرکت نکنيد. پول مال دولت است و زندگی

به شما تعلق دارد ».

همه در بانک به آرامی روی زمين دراز کشيدند. اين «شيوه تغيير تفکر»

نام دارد،تغيير شيوه معمولی فکر کردن.

هنگامي که يک خانم به صورت تحريک آميزی روی ميز دراز کشيد،

دزد فرياد کشيد:

«خانم خواهش مي کنم متمدن باشيد! اين يک دزدی است،

نه تجاوز جنسی».

اين را می گويند؛ «کار کشته بودن» روی چيزی تمرکز داشته باشيد که برای

آن کار آموزش ديده ايد.هنگامي که دزدان بانک به خانه رسيدند، جوانی که

(مدرک ليسانس اداره کردن تجارت داشت) به دزد پيرتر(که تنها شش کلاس

سواد داشت)، گفت:

            لطفا جهت مطالعه متن کامل به ادامــــه مطلـب مراجعه کنید

آموزشکده سیاسی95...
ما را در سایت آموزشکده سیاسی95 دنبال می کنید

برچسب : حکایت دزد,حکایت دزدی,حکایت دزد و قاضی,حکایت دزد دهل زن,حکایت دزد و کدخدا,حكايت دزدي,حکایت دزدان ناقلا,حکایت دزد و سیستانی,حکایت دزد با انصاف,حکایت دزد دین, نویسنده : amuzeshkade95o بازدید : 175 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 2:07